ناگفته های دعاوی خانواده (طلاق، مهریه، حضانت و…)

ساخت وبلاگ
ناگفته های دعاوی خانواده (طلاق، مهریه، حضانت و…)

دعوای زن و شوهر را نباید فورا به دادگاه کشاند. زن و مرد بهتر است قدری بیشتر مدارا کنند و سریعا کارشان را نزد وکیل، دفتر وکالت و موسسه حقوقی نبرند؛ بسیارند وکیل نماهایی که منفعت خود را در اختلاف دیگران می بینند. راهنمایی های غلط و پول محور می کنند؛ اختلاف زن و شوهر را تشدید می کنند تا حق الوکاله ی بیشتری بگیرند. البته عمده ی این تشدید اختلاف، از سوی برخی موسسات حقوقی کارچاق کن و دلال صورت می گیرد که وجدان کاری ندارند و، صرفا، در اندیشه ی آب گل آلود و ماهی گرفتن هستند. بارها دیده ام و شنیده ام که وعده هایی از قبیل وصول مهریه به صورت تضمینی، طلاق تضمینی، دریافت حق الوکاله بعد از وصول مهریه، انجام پرونده ی طلاق در دو ماه و از این حرفها و وعده های گول زننده ی موکلین.

در خصوص دعاوی خانواده و موضوعات طلاق، مهریه، نفقه، حضانت، اجرت المثل و ذکر مواد قانون آن، جداگانه، مطالبی در سایت وکیل سرا نوشته ایم. ذیلا، مطالبی را که بیشتر در مشاوره های حقوقی بیان می کنیم به صورت کلی بیان کرده ایم.

پرونده ی طلاق یکطرفه (طلاق خلع)، چه از طرف زن و چه از طرف مرد، جزو دعاوی تشریفاتی است که داوری دارد یعنی طرفین باید داور با شرایط مقرر قانونی و در مهلت تعیین شده به دادگاه معرفی کنند و، گاهی نیز، ارجاع به جلسات مشاوره؛ که اینها زمانبر است. فقط طلاق توافقی است که چند روزه انجام می شود، تازه آن هم در تهران اینگونه است. در اکثر شهرستانها، طلاق توافقی را به مشاوره ارجاع می دهند (حتی شهرهای توابع تهران) و جلسات مشاوره دارای فاصله ی زمانی است که نهایتا، گاهی، بیش از یکی دو ماه طول می کشد.

در خصوص مهریه باید دانست که فعلا، تعداد 110 تا سکه قابل اجرا است و برای بیشتر از یکصد و ده تا، می بایست مال معرفی شود برای توقیف. بنابراین، برای کسانی که مال و اموالی ندارند باید راه بهتری اندیشیده شود و وکیل باید موکل را نتیجه ی احتمالی مطالبه ی مهریه و اینکه ممکن است با درخواست اعسار از طرف شوهر و اثبات معسر بودن، دادگاه حکم به تقسیط (قسطی شدن) مهریه بدهد.

در خصوص تمکین، باید دانست که زن نمی تواند بدون عذر و دلیل محکم و قابل اثبات در دادگاه، منزل مشترک را ترک کند. ادعاها و دلایلی از قبیل اعتیاد زوج، ضرب و شتم، بداخلاقی و سوء رفتار، فحاش و بددهن بودن شوهر باید اثبات شود که حتی در صورت اثبات هم ممکن است برای قاضی موجه نباشد! لذا، ترک منزل و امتناع از ایفای وظایف زناشویی، ممکن است به احتمال زیاد، محکومیت به تمکین را در پی داشته باشد و نشوز زن (ناشزه شدن) موجب می شود که نفقه به زن تعلق نگیرد. البته نمی توان هیچ زنی را مجبور به تمکین کرد، یعنی نمی توان با اجبار فیزیکی، زن را به زندگی در خانه ی مشترک وادار کرد حتی با حکم قطعی تمکین از دادگاه خانواده. ناشزه شدن زن، می تواند موجب درخواست ازدواج مجدد از طرف شوهر و، نهایتا، دادگاه حکم به اجازه ی ازدواج مجدد زوج دهد.

در خصوص حضانت فرزند، باید دانست که حضانت فرزند، چه پسر چه دختر، در صورت اختلاف یا طلاق والدین، تا هفت سالگی با مادر است. فرزند دختر پس از هفت سالگی، تا نه سالگی حضانتش با پدر است؛ فرزند پسر بعد از 7 سالگی، تا 15 سالگی، با پدر خواهد بود. البته در هر صورت، ملاقات فرزند طبق توافق والدین یا حکم دادگاه، معمولا، یک یا دو روز در هفته تعیین خواهد شد.   بعد از این زمان، هر کدام از فرزندان می توانند انتخاب کنند که با پدرشان زندگی کنند یا مادرشان. پرداخت نفقه ی فرزند، وظیفه ی پدر است ولو اینکه حضانت با مادر باشد. همچنین، اجازه ی خروج فرزند از کشور با پدر است ولو اینکه حضانت با مادر باشد.

نفقه هم که همان خرجی معمولی زندگی است شامل خورد و خوراک و پوشاک و مسکن مناسب. ترک انفاق جرم است و قابل شکایت از طریق کیفری (جزایی) در دادسرا، که نهایتا، در صورت اثبات، حتی ممکن است تا دو سال حبس (زندان) در پی داشته باشد. گرچه دادگاهها، معمولا، سعی می کنند زوجین را به صلح و تفاهم برسانند اما نفقه ندادن حکم قانونی اش زندان است (نفقه ی جاری: یعنی نفقه ی زمان حال). همچنین، برای مطالبه ی نفقه ی گذشته می توان دادخواست حقوقی مطرح کرد. تعیین میزان نفقه، معمولا، به کارشناس خانواده ارجاع می شود. در هر دو صورت، اگر زوج، از پرداخت نفقه همچنان امتناع کند و حکم دادگاه را اجرا نکند، زن می تواند با توجه به شرط ضمن عقد مندرج در سند نکاحیه (عقدنامه)، اقدام به طرح دعوی طلاق کند.

از دیگر مطالبات مالی زن در دعاوی خانواده، مطالبه ی اجرت المثل است. دادگاه خانواده هم، قاعدتا، برای تعیین میزان اجرت المثل، به کارشناس مربوطه ارجاع می دهد.

برخی نکته ها و سوالات (طلاق، مهریه، نفقه) به زبان ساده:

نکته 1: در دوره ی عقد هم نفقه به زن تعلق می گیرد.

نکته 2: زن تا قبل از اینکه با شوهرش زیر یک سقف رفته باشند یا به عبارتی، تا قبل از تمکین، می تواند تمکین از شوهر را مشروط کند به دریافت کل مهریه به صورت یکجا؛ در اصطلاح حقوقی، به این حق زن، «حق حبس زوجه» گفته می شود. البته تمکین را تقسیم کرده اند به تمکین خاص (زناشویی) و تمکین عام (حضور در منزل و اصطلاحا، خانه داری). گرچه تعداد بسیار اندکی از دادگاهها، حق حبس را مربوط به تمکین خاص دانسته اند و به رغم وجود حق حبس، حکم بر تمکین عام زوجه داده اند  اما اکثر دادگاهها چنین تفکیکی قائل نیستند و نیز با توجه به رأی وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور، که تفکیکی میان تمکین عام و تمکین خاص بیان نشده است، لذا حق حبس زوجه، پابرجاست و ضرورتی به تمکین عام هم وجود ندارد.

نکته 3: مهریه ندادن، ربطی به طلاق ندارد. یعنی اگر شوهر محکوم به پرداخت مهریه شود و پرداخت نکند، زن نمی تواند به این جهت، طلاق بگیرد.

نکته 4: بابت مهریه می توان حسابهای بانکی شوهر توقیف کرد و اگر مال یا اموالی داشته باشد توقیف کرد.  همچنین می توان او را   ممنوع الخروج کرد، هم از طریق دادگاه و هم از طریق اجرای ثبت. البته صدور حکم بر اعسار و تقسیط مهریه، ممنوع الخروجی زوج را مرتفع خواهد کرد.

نکته 5: در صورت عدم حضور طرف، دادگاه می تواند با رعایت مقررات و تشریفات رسیدگی (ابلاغ از طریق آگهی در صورت مجهول المکان بودن، داوری، مشاوره و …) حکم طلاق (یا گواهی عدم امکان سازش) به صورت غیابی صادر کند.

سوال: آیا می توان بابت مهریه، حکم (دستور) جلب شوهر را گرفت؟ به عبارت دیگر، آیا می توان شوهر را بابت محکومیت مهریه زندان انداخت؟

جواب: اگر حکم به محکومیت بابت 110 تا سکه صادر شود و متعاقبا با طرح دادخواست اعسار و تقسیط، مهریه تقسیط (قسطی) شود، اما شوهر طبق حکم دادگاه، عمل نکند، جلب او صادر خواهد شد و در صورت عدم پرداخت، شوهر زندانی (حبس) خواهد شد.

سوال 2: تفاوت طلاق با گواهی عدم امکان سازش چیست؟

جواب: اگر درخواست طلاق از طرف مرد (طلاق یکطرفه از طرف شوهر) باشد یا درخواست طلاق به صورت طلاق توافقی باشد، گواهی عدم امکان سازش صادر می کند؛ اما اگر درخواست طلاق از طرف زن (زوجه) باشد دادگاه حکم طلاق صادر می کند.

سوال 3: اگر زن روابط نامشروع داشته باشد و بابت رابطه ی نامشروع، محکوم به شلاق یا جزای نقدی شود، آیا می توان مهریه یا نفقه ی او را نداد؟

جواب: خیر، رابطه ی نامشروع ربطی به نفقه و مهریه ندارد.

سوال 4: اگر زن در عقدنامه با قید عنوان دوشیزه ازدواج کرده باشد و بعدا مشخص شود که قبلا ازدواج کرده و دوشیزه (باکره) نبوده، ولی با اقدامات غیر قانونی توانسته باشد اسم همسر سابق را از شناسنامه اش حذف کند و شناسنامه جدید (به اصطلاح، شناسنامه ی سفید) بگیرد، حکمش چیست؟

جواب: مرد می تواند دادخواست فسخ نکاح (به هم زدن عقد ازدواج) را مطرح کند و در صورت اثبات ادعای خود، دادگاه حکم بر فسخ نکاح صادر می کند و در این صورت، مهریه به زن تعلق نمی گیرد.

سوال 5: ممنوع الخروج کردن زن از کشور، چگونه است؟

جواب: شوهر با مراجعه به دفتر اسناد رسمی و اقرار مبنی بر زوجیت و قید مشخصات همسرش، برگه ای دریافت می کند که این برگه را به اداره ی گذرنامه می برد و اقدام لازم مبنی بر ممنوع الخروجی صورت می گیرد. اما اگر زن، قبلا از کشور خارج شده و اقامت کشور دیگری را گرفته باشد، می تواند با ارائه ی پاسپورت و مدارک لازم، ممنوع الخروجی اش را رفع (لغو) کند.

برخی نکته ها را بیان کردیم و بسیاری نکته ها باقیست. در پایان متذکر می شود گول و فریب وعده های دلالان را نخورید؛ وکیل خوب را از وکیل بد تمایز دهید؛ وکیل دادگستری باید وجدان کاری داشته باشد و دانش و اطلاعاتش به روز باشد. وکیل دادگستری نباید تشویق به طلاق و طرح دعوای واهی کند؛ وکیل دادگستری نباید سبب تشدید اختلاف زوجین گردد. هر حقوق خوانده ای، مشاور حقوقی نیست. مدیر هر موسسه حقوقی الزاما وکیل نیست و متاسفانه در بلبشوی دادگستری و وکالت، برخی موسسات حقوقی توسط افراد غیر وکیل ایجاد شده اند.

مصطفی محمدی: وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی، مدیر وکیل سرا و موسسه حقوقی در تهران، عضو کانون وکلای دادگستری مرکز

کتان و جین ترکیب رویایی...
ما را در سایت کتان و جین ترکیب رویایی دنبال می کنید

برچسب : ناگفته,دعاوی,خانواده,طلاق,مهریه,حضانت, نویسنده : advservices بازدید : 154 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 8:35